ریشه ضرب المثل 3

اگر برای من آب نداشته باشد برای تو نان دارد


عقیده و نظر بعضیها در اموری اظهار می شود که اگر دیگران را احتمال زیان و ضرر باشد آنها را از آن سود و فایده می برند. پاسخ این دسته از مردم همان است که در عنوان این قسمت آمده است.

راجع به حاج میرزا آقاسی صدر اعظم محمد شاه قاجار در برنامه این مرد عارف و روحانی دو موضوع توپ ریزی و حفر قنوات در صدر مسائل قرار داشت. افزایش توپ را موجب تقویت ارتش و حفر قنات را عامل اصلی توسعه کشاورزی می دانست. هر وقت فراغتی پیدا می کرد به سراغ مقنیان می رفت و آنها را در حفر چاه و قنات تشویق و ترغیب می کرد.

روزی حاجی میرزا آقاسی برای بازدید یکی از قنوات رفته بود تا از عمق مادر چاه و میزان آب آن آگاهی حاصل کند. مقنی اظهار داشت :" تا کنون به آب نرسیده ایم و فکر نمی کنم در این چاه رگه آب وجود داشته باشد."

حاجی گفت:" به کار خودتان ادامه دهید و مایوس نباشید. " چند روزی از این مقدمه گذشت و مجددا حاج میرزا آقاسی به سراغ آن چاه رفت و از نتیجه حفاری استفسار کرد. مقتنی موصوف که به حسن تشخیص خود اطمینان داشت در جواب حاجی گفت:" قبلا عرض کردم که کندن چاه در این محل بی حاصل است و به آب نخواهیم رسید."

دفعه سوم که حاجی میرزا آقاسی برای بازدید مادر چاه رفته بود ، مقتنی سر بلند کرد و گفت:" حضرت صدر اعظم، باز هم تکرار می کنم که این چاه آب ندارد و ما داریم برای کبوترهای خدا لانه میسازیم! صلاح در این است که از ادامه حفاری در این منطقه خود داری شود." حاجی میرزا آقاسی که در توپ ریزی و حفر قنوات عشق و علاقه عجیبی داشت و گوش او در این دو مورد به حرف نفی بدهکار نبود با شنیدن جمله اخیر که مقنی اظهار داشت بود از کوره در رفت و فریاد زد." احمق ، بیشعور به تو چه مربوط است که در این زمین آب ندارد، اگر برای من آب نداشته باشد برای تو نان دارد."

 

 

گروه اندیشه , کلاس هشتم 3

متمم

متمم چیست ؟

پاسخ : به کلماتی که پس از حروف اضافه  ( حروف اضافه ی پرکاربرد : به ـ با ـ بی ـ از ـ در ـ برای ـ درباره ی ـ اندر  ) می آیند و معنای جمله را تمام می کنند متمم می گویند . پس فعل جمله به آن ها نیاز دارد و بدون آن جمله ناقص است . به این نوع متمم ، متمم فعلی یا اجباری نیز می گویند .

مثال برای متمم فعلی یا اجباری :            او از دروغ می پرهیزد .

حال اگر از دروغ را حذف کنیم ، جمله ناقص می شود و مشخص نیست که او از چه می پرهیزد .

در برابر این متمم ، یک نوع متمم دیگر نیز وجود دارد که ظاهراً شبیه به متمم اجباری است ، امّا در معنی اختیاری است . یعنی فعل جمله به آن نیاز ندارد و وجودش اختیاری است که آن را متمم قیدی می نامند . متمم های قیدی از نوع قید های نشانه دار هستند ، یعنی با شباهتی که به متمم فعلی دارند ،  قابل شاسایی هستند .

مثال برای متمم اختیاری : علی از خانه برای خرید به بازار رفته است . در این جمله سه متمم وجود دارد که هر سه قابل حذف هستند .

به جمله ی زیر دقت کنید :

علی  به  تیم فوتبال  پیوست . اگر این متمم را حذف کنیم ، جمله ناقص می شود . 

اکنون به جمله ی زیر دقت کنید :

علی  رفت . این جمله به متمم نیاز ندارد و کامل است . چرا ؟

زیرا می توان برای فعل رفت متمم هایی با حروف اضافه ی گوناگون آورد . یعنی می شود گفت : به کجا رفت ؟ با چه کسی رفت ؟ برای چه رفت ؟

هرگاه بتوان برای فعلی متمم با حروف اضافه ی متعدد و مختلف آورد ، آن فعل نیازی به آن متمم ندارد و آن متمم قیدی نام دارد . 

متمم هایی که فعلی هستند ، یعنی فعل در آن جمله ها یک حرف اضافه ی اختصاصی دارد .

مثال : نازیدن ( نازیدن به )  او به ثروتش می نازد .

او به دین اسلام گروید . ( گرویدن به )

او با حریف در آویخت . ( درآویختن به )

این راز در سینه نمی گنجد . ( گنجیدن در ) مثلاً نمی توان گفت که ، این راز با سینه نمی گنجد ـ به سینه نمی گنجد ـ برای سینه نمی گنجد . بقیه ی مثال ها هم با همین معیار قابل بررسی هستند . 

در صورت هرگونه ابهام می توانید نظرات خود را در زیر همین پست بنویسید تا پاسخ داده شود .